یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

نمی دونم عنوان ای شعر رو چی بذارم

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود

گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل میزند

در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست

وقتی که قلب خون شده بشکست میرود

اول اگرچه با سخن از عشق آمده

آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

گاه یکسی نشسته که غوغا به پا کند

وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد

آن دیگری همیشه به پیوست می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای

وقتی میان طایفه ای پست می رود

هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ

بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست

تیریست بی نشانه که از شصت می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند

اما مسیر جاده به بن بست می رود

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:مسیر,جاده,بن بست,کمان,خنده,تلخ,غوغا,عقل,حادثه,هوشیار,
  • تا حالا شده؟؟ شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….

    شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟
    خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…

    تا حالا شده؟؟

    شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟

    خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…

    دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…

    نتونه به هیچکی اعتماد کنه…

    هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,

    آخرش برسه به یه بن بست …

    تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …

    اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه

    به اون هم نمی تونه بگه…

    خبری از آسمون هم ندیده

    مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!

    بهش محل هم نداده

    تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …

    خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…

    خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟!

    خیلی سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده …

    خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا …

    پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه…. ؟!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:حالا,دلت,سنگینی,بن بست,تنها,اشک,احساس,گناه,تنهایی,,
  • برای تو...

    تمام زندگیم را

    تمام این نگرانی های بی منطق را

    تمام این بارش بی موقع دلتنگی را

    تمام این خستگی نا ملایمات تمام نشده را

    تمام تمام تمامها را

    گذاشته ام

    تا انتهای هر کوچه بن بست

    دری به سوی نور بگشایم..

    اگر به بن بست رسیدی

    مرا صدا کن

    من همچنان برای تو نفس میکشم

    برای تو..

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:بن بست,دلنوشته,انتها,کوچه,نگران,منطق,دلتنگی,ملایمات,نفس,
  • بن بست خاطرات

    دور شديم از هم
    به قدر دو عشق
    دو هزار خاطره
    از هزار كوچه
    زير بارانهاي گاهي تند
    براي تو
    گاهي آرام
    براي من...
    من ميخواهم راه ببرم از چشمانت
    به آن كوچه ها
    كه تو هنوز نيامده بودي ازشان بگذري
    اما من
    زير برف باران
    باپاهاي خيس زق زق كن
    به انتظار ايستاده بودم
    براي چشمهايي كه نيامد
    ايستاده بودم
    ..
    تو به سرانگشتهاي من مي آويزي و مي پيچي
    تا مگر گرماي تني تب دار
    در سرماي اطاقهاي خالي و ساكت را
    دوباره پيدا كني..
    نميشود
    ماهركدام
    بن بست خاطرات خوديم
    هزار خروار آجر آوارگيهاي مكرر

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:انگشت,ایستاده,خیس,خاک,ساکت,بن بست,خاطرات,اوارگی,گاهی,تند,عشق,هنوز,کوچه,باران,
  • خداحافظ ...

    خدا حافظ پناه هق هق من

    خدا حافظ رفیق عاشق من

    خدا حافظ غزل های نخونده

    خدا حافظ تمنای نمونده

    خدا حافظ رگ و ریشه ی فریاد

    که اسمت به ترانه هام نفس داد

    تو این بن بست نمی میرم می پوسم

    تو این بن بست نمی سازم می سوزم

    تو این بن بست به تنهایی دچارم

    به شعرای بی معنایی دچارم

    خدا حافظ نوازشهای بی زجر

    خدا حافظ نیایشهای بی اجر

    خدا حافظ سلام پاره پاره

    خدا حافظ عزیز بی ستاره

    خدا حافظ رگ و ریشه ی فریاد

    که اسمت به ترانه هام نفس داد

    تو این بن بست رسیدنها ...

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:ترانه,سلام,خداحافظ,عاشق,شعر,زیبا,تنهایی,غزل,نفس,تمنا,فریاد,نیایش,بن بست,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    نمی دونم عنوان ای شعر رو چی بذارم

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا